نوشته شده در 3 مهر 1394 چه عرض کنم که دیگر... فرصت " اندیشیدن " را به فضایی با تجمل و فریبنده تبدیل کرده اند و باحال و روحی خسته ، پی عوامل پوچ و خطر ساز به فنا داده اند بیاییم در نوشتن برگهای تاریخ عمر ، با درخشش نور محبت و مهرورزی در مبنای وجود هرکه را که دوستش میداریم به زیبایی صداقت بیاراییم . تا زمانی که زنده ایم باری از دوش برداریم با حیله و تمسخر افکار را نرنجانیم با جهل و یکدندگی به هر طرفی که باد می وزید ، سو نگیریم و آیا اطمینانی هست که در طوفانش گرفتار نشویم انسانی با رفتار چهار پایان به جایی نخواهد رسید و خلاصی از آن فقط با اندیشیدن در اصلاح افکار و اعمال خود که می تواند اوج آرامش روحی را با بنیان زندگی اش پیوند زند و به عنوان یک انسان بدون افراط و تفریط به زیستنش جانی تازه بخشد . فی امان الله |